فندقیفندقی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

هدیه خدا

امان از این دختر شیطون!

سلام دختر گلم. الان تازه خوابوندمت و از روی پام گذاشتمت زمین و اومدم که وبلاگتو آپ کنم.انقدر سرم شلوغه و درگیر تو و کارام هستم که نمیفهمم چه جوری شب وروزم میگذره! حتی نمیدونم چه خاطراتی رو برات نوشتم و چی رو ننوشتم. باید پستای قبل رو بخونم تا یادم بیاد. اول از همه تا یادم نرفته بگم که دومین دندونت هم دقیقا 8 ماهگی زد بیرون! و معلوم شد یکم  از بداخلاقیات مال اون بوده اسهالت هم حدود 2 هفته طول کشید و تازه چد روزه داره کم میشه! دسته گل هم زیاد به آب دادی فرش و دشک و سفره !!!!! و.... خیلییییییییییییییی بغلی شدی و اصلا نمیذاری یه دقه آدم کارشو بکنه همش بغل و بازی و شیطوووووووونی . یعنی هر چی بگم کم گفتم... این خونه که اومدیم خدا رو ...
27 مرداد 1392

ماه هشتم ـ اولین ماه رمضان با فندقی

سلام. بالاخره بعد از مدتها فرصتی پیدا شد که به اینجا سر بزنم. وای فندقی خیییییییییلیییییییییییییییییییییییییییی شیطون شده. یعنی یه لحظه آروم و قرار نداره. حتی توی بغل یکسره داره وول میزنه! خیلی هم نق نقو شده. نمیدونم از دندون بعدیه که میخواد دربیاد یا از خواص 8 ماهگی که حتی یه لحظه هم نمیشه از جلوی چشمش کنار رفت. خیلی به من وابسته شده و حتی با پرستارش که انقدر جور بود یکم مشکل پیدا کرده و منو میبینه زود میخواد بیاد بغلم! شبا هم حتما باید چسبیده به من بخوابه و یا دستمو بگیره یا دستشو بذاره رو صورتم. هر چقدر هم از خودم دور میخوابونم فایده نداره چون باز غل میخوره میاد میچسبه به من. تازه با پاهاشم همش لگد میزنه بهم!!! وقتی پیشش خوابیدم اگه...
9 مرداد 1392

درد دل

سلام دختر گلم. خوبی عزیزم؟ نمیدونم برای اولین بار چند سالگی قراره خاطراتی که برات نوشتم رو بخونی ولی امیدوارم هر سنی که هستی بتونی حرفای منو خوب درک کنی . گرچه فکر نمیکنم تا زمانی که خودت مادر بشی بتونی حرفای منو واقعا بفهمی. امسال ماه رمضون واقعاااااااااااااا بی توفیق بودم .روزه نگرفتن به خاطر شیر دهی بماند حتی یه عبادت کوچیک هم نتونستم بکنم. فقط دو جزء قرآن خوندم. دو شب قدری هم که گذشت هیچ کاری نکردم . یعنی انقدر اذیتم کردی که تا خوابیدی منم بیهوش شدم. خیلی از این قضیه ناراحتم . هیچ سالی اینطوری نبوده حتی زمانی که امتحانات سخت و درسای سنگین داشتم!!! امیدم فقط به امشبه که لااقل یه جزء قرآن بخونم  ویکم اعمالو انجام بدم. نمیدونم چرا ا...
9 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد